1شرط سپردن رهن یا ضمان برای درک مبیع یا ثمن(م.379)
نکته ؛ البته اگر شرط شده باشد که مال معینی به رهن داده شود و از آن شرط تخلف شده باشد طبق همان قاعده شرط فعل باید اقدام شود، یعنی
اول الزام و در نهایت حق فسخ وجود دارد، اما در خصوص معرفی ضامن مهم نیست که ضامن معین باشد یا نامعین.
لذا در صورت تخلف از شرط دادن ضامن ، مشروط له مستقیما حق فسخ دارد(م.243)
2تخلف از شرط فعل در روابط موجر و مستاجر (ماده 496)
3تخلف از شرط فعل در فروش مبیع از روی نمونه که برای مشتری حق فسخ ایجاد می کند (ماده 345ق.مدنی)
4در خیار تاخیر ثمن اگر ثمن معامله تا 3 روز تسلیم نشود برای بایع حق فسخ وجود دارد ونیازی به الزام نیست(م.395)
اسقاط شروط ؛
1اسقاط شرط صفت ؛ قابل اسقاط نیست _حق ناشی از تخلف شرط قابل اسقاط است
2اسقاط شرط نتیجه ؛ قابل اسقاط نیست _حق فسخ ناشی از تخلف شرط قابل اسقاط است
3اسقاط شرط فعل ؛ قابل اسقاط است _ حق فسخ ناشی از تخلف شرط قابل اسقاط است
ما در جایی حق فسخ پیدا می کنیم که یک تعهد و حقی داشته باشیم و از آنجایی که فقط در شرط فعل مواجه با تعهد هستیم، فقط شرط فعل قابل اسقاط است.
شرط صفت و شرط نتیجه بر خلاف شرط فعل قابل اسقاط نیستند ولیکن حق فسخ ناشی از تمامی شروط (حتی شروط باطل) قابل اسقاط اند.
شرط باطل مبطل قابل اسقاط نیست چون اسقاط در آن معنی ندارد و اساسا عقدی ایجاد نشده است.
بنابراین اسقاط شرط باطل و مبطل عقد فایده ای ندارد و عقد همچنان باطل است،ولی اسقاط شرط باطل غیر مبطل ممکن است و سبب می شود که دیگران از باب حذف آن از عقد، خیار به وجود نیاید، به ویژه که این اقدام به منزله اسقاط حق فسخ نیز هست.
بدون دیدگاه