چگونه مالی را وقف کنیم
از نظر حقوقی، حبس عین و تسبیل منافع آن را وقف می گویند. منظور از حبس کردن عین مال، نگاهداشتن عین مال از نقل و انتقال و همچنین از تصرفاتی است که موجب تلف عین گردد؛ زیرا مقصود از وقف، انتفاع همیشگی موقوف علیهم از مال موقوفه است و بدین جهت هم آن را وقف گفتهاند. تسبیل منافع یعنى صرف کردن مال در جهتى که واقف تعیین کرده است
اقسام وقف
1وقف عام : وقفى است که مخصوص دسته و طبقه خاص نیست مانند وقف بر فقراء.
2وقف خاص : وقفى است که مخصوص دستهاى خاص باشد مانند وقف بر اولاد شخص.
شرایط مال موقوف و اقسام آن
مورد وقف یا عین موقوفه باید دارای چهار شرط باشد
عین باشد، نه دین یا منفعت
موقوفه باید عین مال باشد؛ خواه منقول یا غیرمنقول؛ چه مفروز باشد، چه مشاع
برای عین در قانون مدنی اقسام گوناگون وجود دارد:
1عین معین: مالی است که در عالم خارج، جدای از سایر اموال، مشخص و قابل اشاره باشد؛ مانند زمین. عین معین که گاهی عین شخصی و خارجی نیز نامیده میشود، ممکن است مفروز یا مشاع باشد. مفروز، عین معینی است که تمام آن متعلق به یک نفر باشد و مشاع، مالی است که چند نفر در شریک باشند و سهام شرکا را در عالم خارج نتوان تمییز داد. در مال مشاع، هر یک از اجزای عین موضوع حق تمام شرکا قرار گرفته است و هیچ یک از مالکان نمیتواند ادعا کند که جزء معین فقط به او تعلق دارد.
2در حکم عین معین: هر گاه موضوع تعهد، مقدار معینی از مالی باشد که اجزای آن از هر حیث با هم برابر است، به اصطلاح قانون مدنی، آن موضوع در حکم عین خارجی است. وقف مالی جایز است که با بقای عین بتوان از آن منتفع شد؛ اعم از اینکه منقول باشد یا غیرمنقول؛ مشاع باشد یا مفروز.
وقف عین مرهونه و چیزی که تسلیم او امکان ندارد، مانند پرنده در هوا و ماهی در آب، اگرچه مالک آن باشد، حیوان گمشده صحیح نیست. مالی که قبض و اقباض آن ممکن نیست، وقف آن باطل است. مثل کسی که خانهای را برای مدت دو سال اجاره کرده باشد و مستأجر بخواهد منافع دو ساله را که ملک اوست، وقف کند
نبا بقای عین بتوان از آن انتفاع برد
مورد حق انتفاع باید مالی باشد که استفاده از آن با بقای عین ممکن باشد. منظور از باقی ماندن عین با استیفای منافع، آن نیست که مال قابل استهلاک نباشد؛ مانند زمین، بلکه منظور آن است که با اولین استفاده معدوم نگردد و استفاده از آن منوط به مصرف کردن عین آن نباشد. وقف منفعت باطل است. زیرا منفعت قابل بقا نیست و استفاده از آن، نابود کردن آن است. همچنین وقف دین صحیح نیست. زیرا مال موقوف باید در خارج وجود داشته باشد تا به سبب عقد وقف، اصل آن مال حبس گردد و منفعتش آزاد گذارده شود.
ملک واقف باشد، نه ملک دیگری
صحیح نبودن وقف در صورت عدم اجازهی مالک، قطعی است. بنابراین وقف فضولی جایز خواهد بود و تنفیذ آن منوط به اجازهی مالک است.
به قبض دادن آن ممکن باشد
وقف عین مرهونه و چیزی که تسلیم او امکان ندارد، مانند پرنده در هوا و ماهی در آب، اگرچه مالک آن باشد، حیوان گمشده صحیح نیست. مالی که قبض و اقباض آن ممکن نیست، وقف آن باطل است. مثل کسی که خانهای را برای مدت دو سال اجاره کرده باشد و مستأجر بخواهد منافع دو ساله را که ملک اوست، وقف کند.
بدون دیدگاه